کدام طیف برنده انتخابات نهم خواهد بود؟
اسفند ماه و انتخابات مجلس نزدیک است، همان اسفند ماهی که محمود احمدینژاد پیشتر گفته بود از وقوع انتخابات در آن خبری ندارد اما تحرکات انتخاباتی دولتیها، حکایت دیگری دارد و نشان میدهد انتخابات مجلس چندان هم برای دولتیها بیاهمیت نیست.
هرچند فضای کشور هنوز به طور علنی انتخاباتی نیست و هنوز نمیتوان تشخیص داد که انتخابات اخیر چند قطبی است و چه جناحها و جریانهای سیاسیی به طور قطع، رقیب انتخاباتی خواهند بود اما فعالیتهای تبلیغاتی مختلف نامحسوس، سرزدن نمایندگان واجد شرایط مجلس هشتم، برای کاندید شدن درمجلس نهم به حوزههای انتخابیه و تحرکات برخی از نزدیکان دولت در شهرستانها نشان از این دارد که تنور انتخاباتی روز به روز داغتر میشود.
با وجود اینکه جریان سنتی رقیب اصولگرایان از توان کافی برای رقابت برخوردار نیست اما در هر حال همچنان گزینه هایی برای ارائه دارد.در این بین اما مابین جریانهای اصولگرایی، رقابت هایی دیده می شود و با وجود تلاشهای صورت گرفته اصولگرایان برای رسیدن به لیست واحد، با کارشکنیهای برخی جبههها و گروههای سیاسی مدعی اصولگرایی این امر هنوز محقق نشده است و به نظر میرسد رقابت بین اصولگرایان داغ باشد.
البته در هشت دورهای که از عمر مجلس شورای اسلامی میگذرد، تنور انتخاباتها همواره با حضور طیف های مختلف سیاسی داغ بوده است و مجلس نهم نیز از این امر مستثنی نخواهد بود.
در دور اول انتخابات مجلس شورای اسلامی رقابت میان دو گروه موسوم به ملی مذهبیها و خط امامیها بود و البته از هر دو طیف افرادی به درون مجلس راه یافتند. به گفته برخی ناظران این مجلس، متکثرترین مجلس دوران بعد از انقلاب بوده است که بعدها با معلوم شدن ماهیت بنی صدر و منافقین، حاشیههای زیادی پیدا کرد.
مجلس دوم اما در حالی روی کار آمد که فضای ایران، فضای جبهه و جنگ بود و تمامی مسائل از مسائل اقتصادی و اجتماعی گرفته تا فرهنگی و سیاسی، همه و همه تحت تاثیر جنگ تحمیلی قرار داشت. این مجلس که در اختیار خط امامیها قرار داشت تلاش میکرد فضای کشور را یکدست کند و تمرکز نیروها را برای مقابله با دشمن قرار دهد.
در این دوره بود که اختلافاتی پیش آمد و منجر به این شد که از دل جامعه روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز پدیدآید.
مجلس سوم در حالی با رقابتها بین دو گروه جامعه روحانیتیها و مجمع روحانیونیها شکل گرفت و مجمع روحانیون در رقابتی سخت پیروز شد که حوادث زیادی در طول حیات آن اتفاق افتاد، پایان جنگ تحمیلی، رحلت حضرت امام و مساله تغییرات سیاسی در سطح کلان کشور، مجلس سوم را بسیار تحت تاثیر قرارداد.
در مجلس چهارم اما جریان روحانیت مبارز و گروههای پیرامونی آن مثل حزب موتلفه اسلامی که مجوز فعالیت خود را گرفته بود و از هیات موتلفه به حزب موتلفه اسلامی تغییر نام داده بود اکثریت را به دست آورد. در این مجلس بود که حزب کارگزاران سازندگی با حمایت هاشمی رفسنجانی به وجود آمد و از جامعه روحانیت و احزاب پیرامونی آنکه در آن زمان اصطلاحا «راست» خوانده میشد جدا شد تا یکدستی مجلس چهارم از هم بپاشد.
مجلس پنجم را نیز جامعه روحانیت مبارز و گروههای پیرامونی آن تشکیل دادند و البته حزب کارگزاران سازندگی نیز اقلیت قدرتمندی را در مجلس به خود اختصاص داد. در سال دوم مجلس پنجم، انتخابات ریاست جمهوری ششم برگزار شد و بر خلاف تحلیل بسیاری سیدمحمد خاتمی به قدرت ر سید تا دوران اصلاحات آغاز شود.
با روی کار آمدن خاتمی، جریان مجمع روحانیون مبارز که اصطلاح «چپ» به آنها اطلاق میشد با کارگزاران ائتلاف کرد تا پیروز انتخابات بعدی مجلس باشد. مجلسی که حاشیه دارترین مجلس تاریخ انقلاب لقب گرفته است.
مجلس ششم در حالی شروع به کار کرد که اکثریت قاطع آن را چهرههای تند اصلاحطلب تشکیل میدادند و در مقابل، طیف جامعه روحانیت مبارز، یا راست یا اصولگرا، در اقلیت قرار داشتند. فعالیتهای ساختار شکنانه مجلس ششم حتی باعث شد در سال پایانی این مجلس، تعدادی از نمایندگان در اعتراض به روند رسیدگی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی مجلس هفتم، دست به تحصن بزنند و حتی پس از آن چند تن از نمایندگان از مجلس استعفا کردند. با این حال انتخابات شوراها و پیروزی اصولگرایان در آن خبر از شروع شکست برای اصلاح طلبان داشت.
بعد از روزهای پر از تنش مجلس ششم، مجلس هفتمیها برای آرامش فضای کشور تلاش گستردهای را آغاز کردند. انتخابات مجلس هفتم به صورت کامل دو قطبی بود یعنی رقابت بین اصلاح طلبان که نهایتا با دو لیست آمده بودند و اصولگرایان که با یک لیست آمده بودند، بود. در ترکیب مجلس نیز اصلاحطلبان یک اقلیت ضعیف داشتند و در مقابل، اصولگرایان اکثریتی قوی تشکیل داده بودند و اجازه انشعاب درون خود را ندادند. بسیاری از سیاسیون مجلس هفتم را بسترساز به قدرت رسیدن احمدینژاد میدانند.
مجلس هشتم اما نامی آشناتر برای فضای عمومی امروز کشور است. مجلسی که با انتخاباتی چند قطبی شروع کرد و در یک سو اصلاح طلبان با یک لیست و در سوی دیگر اصولگرایان با دو لیست وارد میدان رقابت شدند و در نهایت این اصولگرایان بودند که توانستند پیروز میدان شوند. هر چند زمزمههای متفاوتیگاه در اردوگاه اصولگرایان شنیده میشد اما این زمزمهها تغییری در نتیجه انتخابات به نفع اصولگرایان نداشت.
مجلس هشتم که این روزها به پایان کار خود نزدیک میشود، حاشیهها ی زیادی را در طول دوران حیات تجربه کرد که بیشترین آن تنشهای بیسابقه با دولت و استیضاح وزیران بود. تخلفات بیحد و حصر دولتیها کار را به مطرح کردن بحث سوال از رئیس جمهور نیز کشاند. هر چند این امر با استعفای علی مطهری نیز محقق نشد اما در هر حال به نظر میرسد درگیریهای مجلس-دولت را پایانی نیست و همین امروز هم با نزدیک شدن انتخابات نهم، هنوز درگیریها بر سر قانون بودجه ادامه دارد.
در هر حال، در انتخابات پیش رو، اصولگرایان سعی بر این دارند که با محوریت بزرگان اصولگرا و کمیته ۱۵ نفره وحدت، به لیستی واحد دست یابند، امری که با جبهه تازه تاسیس پایداری که گروهی از اخراجیها و کنار گذاشتههای دولت نهم و دهم هستند، در آن اختلال ایجاد کردهاند و گمانه زنیها درباره اهداف این جبهه همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر، جریانی از حلقه یاران دولت که به جریان انحرافی موسوم شده است، نگرانیهایی را درباره انتخابات ایجاد کرده است و بسیاری از سیاسیون نگران نفوذ این جریان در مجلس نهم هستند. هشدارها درباره این جریان حکایت از تلاش جدی آن برای رسیدن به قدرت دارد.
هر چند به نظر میرسد انشعابات در جریان اصولگرایی در آستانه انتخابات مجلس نهم چندان بزرگ و محسوس نخواهد بود اما هنوز برای اعلام نظر در مورد چند قطبی بودن انتخابات کمی زود است و باید نشست و دید نتیجه تحرکات جریان انحرافی چه خواهد بود و آیا اصولگرایان میتوانند با لیستی واحد راهی کارزار انتخابات شوند یا خیر؟