آنها پلاک 24 شان را نفروختهاند.
هنوز شمارگان هفتههای لیگ برتر به آخرینها نزدیک نشده که گمانههای ناجوانمرد به اوج رسیده و این شایعهها هر روز به شکلی و هر ساعت به طریقی اکناف تیم فوتبال صنعت نفت آبادان دیده و شنیده میشوند.
شاید یکی از درد آورترین اتفاقات و تلخیهایی که در نیمه دوم راه مسابقات لیگ برتر همواره دیده شده و پر چالش است؛ معطوف شدن نگاه به پا و مشخصاً ساق آن به جای توجه به موقعیت بحرانی مجموعهها و شرایط حساس تیمهاست.
به همین راحتی فوتبالیستهای برخی تیمها نرمنرمکشان را در زمین جایگزین فوتبال کلاسیک ایرانی که در آن سر، بدن روبهروی توپ و حریف میایستاد کرده و آینده ورزشی خود را موازی با حفظ سلامتی در مجموعه بعدیشان ترسیم میکنند؛ مجموعهای که واسفا باید اعتراف کرد که مدتها پیش از اتمام مسابقات با آن به توافق رمزدار رسیدهاند.
اتومبیلهای خود که پلاکی از تیمهای فعلیشان را داشته فروخته و دست به خرید مرکبی با پلاک شهر و دیار مقصد بعدی میکنند فارغ از آنکه نگاه سکونشینان هنوز هم مملو از امید است؛ پر از خوشبینی و سرشار از مانایی.
دست از ایجاد حاشیه بردارید؛ اینجا همه هنوز فوتبال را به شکل سنتیاش می پسندند؛ فوتبال جانانه و فوتبال آبادانی، حتی در روزهایی که تیم شرایط خوبی در جدول مسابقات ندارد.
قطعاً این اتفاق در آبادان و در تیم فوتبال صنعت نفت آن دیده نشده و آنها اتومبیلهای پلاک 24 خود را حفظ کرده و میدوند تا آخرین بارقه امید.
همانهایی که میدوند برای آن گرما نشینانی که پلاک 24 را با هیچ شماره دیگری تعویض نمیکنند، همانهایی که تعصب و غیرتشان به دیار ابدیست؛ باور نمیکنید به آن هشت سال که تقدس از ابتدا تا به انتهایش میبارید رجوع کنید؛ به حماسه بزرگ ذوالفقاری.
یادداشت: امین جوکار